مو قرمز داغ از من سواری خواست. او با هیجان لبخند زد، می توانم بگویم که او چیزی بیش از یک سواری می خواهد. پس البته من به او اجازه ورود دادم و صحبتی را شروع کردم ... معلوم شد بیچاره پولی برای پرداخت ندارد. اما این مشکلی نبود، زیرا می دانستم او چگونه می تواند فشار بیاورد. ماشین را در چمنزاری در جنگل پارک کردم کوس کوردی و به یک دختر آماتور خوب پیشنهاد دادم که در هوای تازه به من کار کند. خیلی خوشحال به نظر می رسید و سرم را به من داد. به بیدمشکش انگشت زدم و خیلی زود آن دختر را محکم از پشت در ماشینم زدم. این بار ما یک فیلم واقعا جالب در فضای باز فیلمبرداری کردیم.