تمام روز به تو فکر کردم از کار در خانه آنقدر حوصله ام سر رفته بود، نمی توانستم تو را ببینم و با تو بازی کنم. این مسئله قرنطینه من را به دردسر انداخت و از شما می خواهم که به من کمک کنید تا از آن خلاص شوم. من به یک خروس در داخل بیدمشک تپنده ام نیاز دارم. برای تو آنقدر خیس است که نمی توانم صبر کنم تا در اعماق وجودم احساس کنم. تنها چیزی که میتوانستم به آن فکر کنم این بود سکسیکوردی که آلت تناسلی تو بین لبهای واژن من قرار میگیرد، که به من احساس خوبی میدهد. من واقعاً، واقعاً میخواهم تو را به پایان برسانم. در حالی که به دیک تو ضربه می زنم، نگاه کن تا سینه های من می پرند. در حال حاضر، تقدیر برای من ... عشق، گربه دیور.