به پسرم گمبل گفتم که سكسی كوردی چقدر ملیسا مور را دوست دارد. او یک لاتین اهل تگزاس است که در شهر به دنبال تفریح بود. فکر کردم آن را وصل کنم چون به او بدهکارم. ما در یک کافه محلی ملاقات کردیم و آنها بلافاصله ما را شوکه کردند. او عاشق پسرهای سفیدپوست است و او عاشق دختران اسپانیایی تبار است. مسابقه کامل. مل مشتاق بود که شلوار گمبل را پاره کند، بنابراین قهوه اش را تمام نکرد و می خواست به خانه برود. وقتی به آنجا رسیدیم، او بلافاصله آلت تناسلی او را کشید و شروع به مکیدن کرد. مدتی تشنه آن بود. گمبل نمی توانست خوشحال تر از این باشد.