مثل جهنم باران می بارد آنقدر سرد است که بتوان توپ های یک میمون مسی را منجمد کرد. فقط ذهن پرنده از ماندن در خانه ای گرم و دنج و تماشای تلویزیون امتناع می کند. اما من و کریستینا مثل قبل قوز کرده بودیم. دوربینمان را برداشتیم، جیبهایمان پر از پول شد و به دنبال غنیمت شکار شدیم. و ما خوش شانس بودیم. به دو دانش آموز دوست داشتنی برخوردیم. جرقه سبزه سکسی و بلوند روشن. آنها برای فعالیت های غیر دانشگاهی خود به مقداری پول نیاز داشتند. قبض ما این است: 2000 برای یک بوسه فرانسوی + 3000 برای لیسیدن سینه + 6000 برای برهنه کردن + 4000 برای خوردن غذای دوست دخترم + 2000 برای مکیدن دیکم + 2000 برای رابطه جنسی = کل کل 19000 بود. ما خیلی سخاوتمند بودیم، دان فکر نمی کنی؟ دخترها در نهایت باحال بودند - اما من همه کوردی سکسی آنها را لعنت کردم! فقط من و سه فاحشه شیک لعنتی زوج های چک بهترین ایده زندگی من بود!