پیچ روی شانهها با بخشدار آنا فاکس از کوس کوردی زمان بزرگسالی
.
پیچ روی شانهها با بخشدار آنا فاکس از کوس کوردی زمان بزرگسالی
جی رومرو از اتاق خواب دوست دخترش خارج می شود و در راهرو قدم می زند و در باز در همان نزدیکی توقف می کند که چیزی در داخل اتاق دیگری توجه او را جلب می کند. چشمانش با حالتی پر جنب و جوش گرد شد که از نزدیک به چیزی که دید نگاه کرد: آنا فاکس زیبا که به آرامی در رختخواب خروپف می کرد. او برهنه است، یک پتو بیشتر او را پوشانده است، به جز نگاه وسوسه انگیز یک سینه کامل. جی نمیتواند در مقابل خیره شدن و گاز گرفتن لبهایش مقاومت کند، زیرا آشکارا آنچه را که میبیند دوست دارد. او با عصبانیت به شانه خود نگاه می کند و سپس به صحنه نمایشی در اتاق خواب باز می گردد. در نهایت برای آخرین بار به کوس کوردی بدن او نگاه کرد تا مطمئن شود کسی او را نمی بیند و آرام نوک انگشتانش را به داخل اتاق برد. او شروع به خودارضایی می کند. در حالی که دیکش را تکان می دهد، چشمانش را به سمت آنا می چرخاند، اما به زودی نمی تواند خود را مهار کند و به طور تصادفی ناله می کند. قبل از اینکه بفهمد چه اتفاقی می افتد، آنا صدا را شنید و چشمانش لرزید. او فریاد می زند.