مبلغ احمقانه با جیل کسیدی سوپر کوردی داغ از دلالان گیلاس
.
مبلغ احمقانه با جیل کسیدی سوپر کوردی داغ از دلالان گیلاس
جیل عاشق مردی است که می تواند گیتار بزند. دیدن اینکه چطور آن تارها را فشار می دهد او را آنقدر خیس می کند که مجبور است خودارضایی کند! او شدیداً می خواهد آن انگشتان را در سراسر نوک پستان و کلیتوریس حساس خود احساس کند. او هر کاری میکرد تا آن خروس سخت را در گلویش فرو برد. لیتل هندز مردی نیست که وقتی گیتارش را میپوشد و شلوارش را پایین میکشد ناامید میشود تا بتوانید هر اینچ از آن آلت تناسلی را بچشید! او همه چیز را مانند قهرمانی که با تف خیس می شود به درون خود می گیرد! او می خواهد آن سوپر کوردی را در اعماق گلویش بگذارد تا زمانی که پایین بیاید تا زمانی که آماده شود آن پاها را باز کند و احساس کند که دارد در بیدمشک خود فرو می رود! دستهای کوچک او را خیلی خوب میکشد و دوست دارد که چگونه موهایش را میکشد در حالی که سگش را عمیقاً لعنت میکند! او میداند که مایع داغ به زودی میآید و میخواهد پاشیدن آن را روی پاهای پوشیده شده حس کند.