کایل به همراه مادرش به خانه جدید پدرش نقل مکان می کند. او به او میگوید که وسایلش را در اتاقش بگذارد، اما وقتی او به جایی که او اشاره میکند میرود، معلوم میشود که خواهر جدیدش، کارولینا است. فرصت را از دست ندهید، کایل شروع به جست و جو کردن وسایلش می کند و در نهایت دفتر خاطرات مخفی خود را پیدا می کند. او شروع به خواندن می کند و بسیاری از رازهای جالب را کشف می کند - هیجان انگیزترین آنها این است که او می خواهد با او بخوابد. هنگامی که کارولینا او را به خاطر ارتکاب یک جنایت برای دفتر خاطراتش می گیرد، همه چیز به سرعت با پریدن، پریدن و زبان بستن از خیال به واقعیت تبدیل سکیی کوردی می شود.